فتوبلاگ پرپروک

عکس‌های روح‌اله بلوچی

فتوبلاگ پرپروک

عکس‌های روح‌اله بلوچی

سفرنامه هندوستان -India


سفرنامه و عکسهای بیشتر دراینستا و کانال تلگرامیم 

T.ME/ROOHABALOOCHI

@ROOHABALOOCHI


بلیط پروازی که گرفته بودم ، از ایران ایر و پرواز ساعت شش صبح از فرودگاه امام(تهران) به مقصد بمبئی بود. بمبئی یا به گویش هندیها ←مومبای Mumbai بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر و بندر هندوستان در ضلع غربی این کشور پهناوره و مرکز تجارت و بندرگاه اقتصادی هندوستان. بعد از یک پرواز چند ساعته ، هواپیما در فرودگاه بین المللی چاتراپاتی شیواجی  chatrapati_shivaji  به زمین نشست.فرودگاهی زیبا با معماری فوقالعاده. مراحل چک پاسپورت و ویزا به سرعت سپری شد و  طبق قرار قبلی در فرودگاه منتظرم بودند و به هتلی که از ایران بوک کرده بودم رفتیم.   


هتل پنج ستاره Holiday in  ، در سفر هیچوقت انتخابم هتلهای پنج ستاره نیست ، چون فارغ از هزینه بالا ، معمولا بغیر از وقت خواب تایم دیگه ای رو در هتل نمیگذرونم که بخوام از هتلهای لوکس و پر امکانات استفاده کنم و همیشه از سایت بوکینگ  booking.com ، هتلهایی با ستاره متوسط که نمره خوبی در تمیزی و اینترنت دارن رو با توجه به موقعیت مکانی مطلوبم انتخاب میکنم. ولی این بار با توجه به شرایطی و تخفیف زیاد در قیمت هتل در اون زمان خاص ، "هالیدی این" رو انتخاب کرده بودم. هتل در فاصله و ضلع شمالی فرودگاه و در منطقهsakinakaقرار داشت. منطقه ای با سکونت قشر متوسط رو به پایین ، هر چند در اکثر شهرهای هندوستان هیچ تقسیم بندی به لحاظ جدابودن مناطق فقیر و اعیان نشین مشاهده نمیشه و گاها در مجاورت حلبی آبادها ، مراکز لوکس تجاری و مسکونی به چشم میاد که باعث تعجبه.


بعد از استقرار در هتل با کرایه پنجاه روپیه (هر روپیه معادل تقریبا پنجاه و پنج تومان) به مرکز Phoenix رفتم. یک مرکز تجاری و تفریحی شیک و بزرگ با فروشگاهای انواع برندهای بین المللی و رستورانهای متعدد و مراکز تفریحی فراوان که میتونه برای خیلیها یه گزینه خوب تفریح و خرید باشه.. موقع سفارش غذا ، اگر سازگاری با طعم تند و تیز غذاهای هندی ندارین ، حتما باید در سفارشتون اشاره داشته باشین به اینکه یا بدون اسپایسی و یا اسپایسی خیلی کم. چون اگر رستوران طبق مدیوم منوی خودش براتون غذا بیاره ، یقینا از شدت تندی غذاها برغم گرسنگی نمیتونید لقمه ای رو بخورین. قیمت غذاها معمولا  با توجه به حجم و کیفیتش و محل خریدش مابین صد تا پانصد روپیه در نوسانه هر چند در جاهای لوکس تر تا هزار و هزارو پانصد روپیه و بیشتر هم در منوها به چشم میاد.


به محض ورود به هر نقطه از هند شما متوجه بی نظمی خاص در عبور و مرور ماشینها و موتورها و موتورهای سه چرخه که ریکشا نام دارند میشین همراه با بوق زدنهای فراوان و بیخود ، که در ابتدا باعث خنده میشه (تصور بفرمایین یک نفر با ظاهری موجه و ماشین مدل بالا در منطقه ای کم تردد دستش رو از روی بوق ور نداره )ولی به مرور شما عادت خواهید کرد و این بوقها در لابلای صداهای دیگه گم خواهند شد.. البته این بوق زدنها و ایجاد سر و صدای تعمدی و عدم نظافت در اماکن ، ریشه فرهنگی و بر مبنای سیاست ماهاتما گاندی رهبر استقلال هند بوده در جهت بیرون راندن  استعمار انگلیس... زیرا به باور و اعتقاد گاندی شاید دم دستی ترین ترفند که از دست هر هندی برمیاد در جهت اینکار، ایجاد سر و صدا و عدم نظافت هست ، دو نکته ای که انگلیسیها به شدت ازش متنفر بودند... با وجود گذر زمان زیاد حتی هنوز در سرشت و خلق و خوی مردم این رفتار وجود داره و کاملا به چشم میاد. 


از قسمت نیمه شمالی بمبئی ، منطقه ای که من مستقر بودم  ، و از طریق پل زیبای Bandra worli  میشه به قسمت جنوبی این شهر رفت .


منطقه کولاباcolaba ، قسمت توریستی و زیبای بمبئی هست با جاذبه های گردشگری فراوان. در این منطقه شکل زندگی مردم و خیابانها کمی با قسمت های مرکزی و شمالی فرق داره ، کمتر آلودگی میبینین و شاید  سر و صداها شدتش کمتر و ریکشاها جای خودشون رو به تاکسیهای تاتا و یا ایسوزو دادن.


در این مسیر شما از طریق Marine drive به ساحل تفریحی چپاتی Chowpatty ، خانه و موزه گاندی ، موزه پرنس ویلز ، فلورا فانتین ، ایستگاه ویکتوریا ، دروازه هند  Gate of india و هتل تاج محل و ده ها مرکز توریستی و گردشگری که در فهرست جهانی یونسکو هستند میرسید.


قدم زدن در بلوار ساحلی                                          Pj Ramchandani marg و خیابانهای اطراف هتل تاج محل و رفتن به سمت ایستگاه ویکتوریا و گردش در منطقه کرافورد مارکت و بازار قدیم بمبئی و دیدار از مسجد جامع قدیم میتونه یک روز فوقالعاده رو براتون در سفر به این شهر رقم بزنه..


در کرافورد و خیابانهای اطرافش  ، بوی ادویه های خالص هندی از چوبهای دارچین و دانه های هل و فلفل سیاه گرفته تا انواع ادویه های تندوری و ماسالا همراه با بوی دلنشین انبه های آلفونسو هر توریست و گردشگری رو مدهوش خودش میکنه. منطقه کولابا جذابیتهای زیادی داره که گشت و گذار در اون نیازمند دو تا سه روز هست.


پونا یا pune شهر نسبتا بزرگی هست در ضلع جنوب شرقی بمبئی و در فاصله صد و هفتاد کیلومتری اون که با تاکسی و قطار میشه به اونجا رفت..جمعیت این شهر نزدیک به چهار میلیون نفره و آب و هوایی به مراتب خنکتر و تمیزتر نسبت به بمبئی داره ، شهری پر درخت  و بواسطه داشتن مراکز آموزشی و دانشگاههای متعدد به عنوان یک شهر دانشگاهی در هند شناخته میشه..

چند روزی که در بمبئی بودم با یک راننده تاکسی آشنا شدم و قرار شد با کرایه سه هزار روپیه سفری به پونا داشته باشم. این  کرایه شامل رفت و برگشت و گردش در شهر پونا میشد ، چیزی که واقعا جای تعجب داشت میزان هزینه ای بود که راننده در طول مسیر متحمل شد.. پول بنزین و عوارضی اتوبانها  خود به تنهایی بیش از هفتاد درصد کرایه ای بود که با هم توافق کرده بودیم.. استهلاک و مسایل دیگه به کنار.. جالبتر اینکه ماشین هم متعلق به یک شرکت توریستی بود و سهم شرکت رو هم قاعدتا باید پرداخت میکرد.. شاید در ایران و هیچ کجای دنیا به این شکل قناعت در سطح درامد به چشم نیاد و مورد های از این قبیل در هند به وفور میشه دید..

از بمبئی که خارج میشین به منطقه جدید گسترش یافته بمبئی میرسین که اسمش رو گذاشتن Navimumbai .. طول مسیر جاده به سمت پونا بسیار سر سبز و زیباست و ویلاهای افراد متمول بمبئی در تپه های سرسبز  مسیر کاملا مشهوده..

بعد از دو ساعت و نیم به پونا رسیدیم.


یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری این شهر قلعه Shaniwar wada  هست که دقیقا در مرکز شهر جای داره.. به محض رسیدن به شهر با وجود اینکه میدونستم این قلعه دقیقا در کدوم منطقه هست ولی از هر کسی که پرسیدیم راه دسترسیش از کدوم مسیره ، نه تنها اینکه مسیر رو نمیدونستن ، حتی خود این بنا و قلعه رو هم نمیشناختن.!

البته شاید برای خودشون این موضوع چندان عجیب نباشه ، کما اینکه برای راننده هم جای تعجب نداشت ،  چون توی هند بواسطه فقر و پایین بودن سطح درآمد و گاها قناعت عجیب و غریبشون ، خیلیها کل زندگیشون خلاصه میشه در محله و خیابون محل زندگی و هیچ اطلاعات خاصی از اماکن دیگه ندارن...


همونجور که از قبل تحقیق کرده بودم پونا شهری بود با باغهای زیاد که به خاطر قرار داشتن در کنار ارتفاعات آب و هوای خوبی داشت.

بعد از دیدن ارگ شانیوار وادا با اطلاعات قبلی به یک معبد خاص فرقه ای که فیل پرست بودند رفتم ، راننده که از قبل پرسیده بود  و میدونست من مسلمان هستم ، این رفتارم باعث تعجبش شد  و چون خودش هم مسلمون بود من رو در این قسمت سفر همراهی نکرد..

همیشه برای ادیان و آیین و مذاهب مختلف احترام قایل بوده و هستم... حتی اگر فرقه ای  باشند که بواسطه پرستش مجسمه سنگی یک فیل ، به آرامش میرسند و دست از خشونت برمیدارند.


در ادامه هم سری  به خیابانها و بازارهای خیابونی و بافت تجاری این شهر زدم ، جایی که میشه هرچند اندک ، اما از نزدیک با فرهنگ و آداب و رسوم منطقه آشنا شد .


بعد از اتمام اقامتم در بمبئی ، از ایرلاین Indigo بلیط رفت و برگشت به قیمت حدودا 4000 روپیه گرفتم برای یک اقامت چند روزه در گوا Goa  طول پرواز یک ساعت و سی دقیقه ست و پرواز از فرودگاه پروازهای داخلی بمبئی..


فرودگاه گوا و منطقه ای که فرودگاه در اون قرار داره به اسم واسکودوگاما نامگذاری شده به این دلیل که این قسمت ازهندوستان مدتها تحت سیطره پرتغالیها بوده و برای اولین بار تجارت ادویه از هندوستان به غرب و اروپا بوسیله این دریانورد پرتغالی صورت گرفته ..  جای جای این ایالت آثار حضور پرتغالیها به چشم میخوره ، از معماری و شهرسازی گرفته تا آداب و رسوم و فرهنگ و حتی مذهب... به خاطر حضور کشیشها و مبلغان دینی پرتغالی از دیرباز ، تعداد زیادی از مردم در این منطقه مسیحی هستند.


محل اقامتم در منطقه Candolim هست که در فاصله سی و پنج کیلومتری فرودگاهه ، منطقه ای در مجاورت تفریحگاه ساحلی و جنگلهای انبوه.. 

Candolim و calangute 

جزو نوار ساحلی در قسمت شمالی گوا هستند که از رونق بیشتری برخورداره نسبت به ساحل جنوبی اون و رستورانها و کلابهای شبانه این قسمتها در بیشتر فصول سال مورد هجوم گردشگرهاست.


مناطق کاندولیم و کالانگوت با شکل و سیاق مناطق روستایی و مملو از هتلها و مهمانسراهاست و  شامل خیابانی به موازات ساحل  هست که غذاخوریها و کلاب ها  هم اکثرا در حاشیه همین خیابون و کوچه های منتهیش قرار داره ..و به وفور در این ناحیه مراکز ماساژ و فروشگاهای مشروبات الکلی  به چشم میاد. 


عصر و شب روزی که به گوا رسیدم رو در همین منطقه موندم و در رستوران ساحلی تریتوس غذای دریایی خوردم. قیمت غذا و کرایه حمل و نقل کمی از بمبئی بالاتره ، ولی باز هم مناسب و گرون نیست.


روز دوم رو اختصاص میدم به رفتن به پانجیم مرکز ایالت گوا  و گوای کهنه. پانجیم شهر کوچک و در عین حال زیبایی هست در کنار رودخانه ماندوی که معماری پرتغالی و ساختمانهای رنگارنگ زیادی در اون به چشم میخوره.. منطقه گوا کهنه یا  Old goa در نزدیکی پانجیم قرار داره ، چندین کلیسا و بنای قدیمی زیبا در این قسمت باعث شده توریستهای زیادی جذب این آثار معماری مذهبی بشن.

کلیسای Bom jesus مهم ترین بنای این منطقه هست که مومیایی زاویر مقدس (کشیش پرتغالی) در این بنا نگهداری میشه ، هم او بود که در سالیان پیش با موعظه های خودش مردم رو به آیین مسیحیت تشویق میکرد..


بعد از گشت و گذار در خیابانهای خلوت و دوست داشتنی پانجیم به اسکله تفریحی شهر در مجاورت رودخانه ماندوی رفتم  mondovi river 

رودخانه ماندوی بسیار پرآب و عریضه و کشتی های تفریحی زیادی بصورت کلابهای رقص و بزن و بکوب  در این رودخانه در حال تردد و مشغول جابجایی گردشگران هستند.


روز بعد رو به سمت Mapusa رفتم ، شهری کوچک در سی کیلومتری ضلع شمالی پانجیم ، شهری پر جنب و جوش و شلوغ که به لحاظ تجاری و کسب و کار از اهمیت زیادی در این ایالت برخورداره.

#سفرهندوستان

#سفرگوا

@roohabaloochi


هندوستان سرشار از رنگ است ، سرشار از خرده فرهنگها و باورهای عجیب و غریب...کشوری بزرگ با جمعیت فراوان با انبوهی از آیین و مذاهب و آداب و رسوم متفاوت.. اکثر مردمانش با وجود فقر حاکم ، بدون تنش و خشونت در کنار هم زندگی میکنند ، در طول سفرتان به این کشور به ندرت شاهد درگیری و دعواهای خیابانی خواهید شد ..شاید هندیها عقده تمامی دعوا و مرافعه های خود را در بالیوود و فیلمهایشان خالی میکنند و از این روست که در زندگی واقعی و  روزانه خودشان انسانهایی آرام و در برابر مشکلات با سر تکان دادنهای افقی ، خیلی ریلکس برخورد میکنند. قناعت فراوان برخی از مردم حیرت آور است و فقیر و غنی به شکل عجیبی بدون تنش در کنار هم زندگی آرامی دارند.. سفر به هند به اینجا تمام نمیشود و برخی از خاطراتم را در ادامه و  در همین کانال منتشر خواهم کرد.

#سفرهندوستان

@roohabaloochi

سفرنامه روح اله بلوچی

Roohollah Baloochi

Rooha Baloochi


سفرنامه جزیره لنکاوی -Lankawi


مجمع الجزایر لنکاوی(جزیره لنکاوی) متشکل از 104 جزیره ریز و درشت هستند در ضلع شرقی دریای آندامان و شمال غربی  کشور مالزی . جزیره سرسبز و بسیار پر باران در نزدیکی خط استوا ، که یکی از مقاصد مهم توریستی در آسیای جنوب شرقیه و همیشه جزو ده جزیره برتر لیستهای گردشگری دنیاست.. در فاصله ماه های خرداد تا مهر ، موسم بارانهای بسیار شدیدی در این منطقه ست ، که از قضا من هم در همین فاصله زمانی قصد سفر به اونجا رو داشتم.. بلیط رو از ایرلاین Malaysia airlines گرفتم و پروازم از فرودگاه دبی بود..

بعد از ترانزیت چند ساعته در فرودگاه دبی  ، ساعت هفت شب هواپیما دبی رو به مقصد کوالالامپور ترک کرد( ترمینال یک فرودگاه دبی ، از اون دست فرودگاه های غولپیکری هست که بواسطه داشتن امکانات و  و خدمات فراوان ، ترانزیتهای حتی چندین ساعته هم شما رو اذیت نمیکنه ، طبق آمار چندین بار جزو سه فرودگاه برتر دنیا بوده ) .. بعد از یک پرواز هفت و نیم ساعته حوالی ساعت شش و نیم صبح هواپیما توی فرودگاه کوالالامپور به زمین نشست ، یک فرودگاه بسیار بزرگ با ترمینالهای مختلف ..بعد از چک پاسپورت ، بوسیله ترنهای فرودگاه  به ترمینال پروازهای داخلی رفتم و از اونجا با پرواز ساعت ده و نیم صبح عازم جزیره لنکاوی شدم..از قبل شنیده بودم که این مسیر هوایی (کوالالامپور به لنکاوی)  کلی چاله و چوله هوایی داره و همیشه پروازهاش با تکانهای شدید همراهه..پرواز شروع شد و  همراه بود با دیدن مناظر زیبای ساحل و جنگل و رودخانه های کشور مالزی.. طول پرواز تقریبا یک ساعت بود و از نیمه های پرواز ، هواپیما به درون ابرهای متراکم و پر رعد و برق وارد شد به همراه تکانهای شدید و عجیب .. خلاصه اینکه بعد از دردسر زیاد و گریه و جیغ مسافرها ، عاقبت هواپیما در فرودگاه لنکاوی به زمین نشست. باند این فرودگاه در مجاورت جنگلهای انبوه حاشیه ساحل هست و کل محوطه اطراف فرودگاه رو فضای سبز جنگلی احاطه کرده..فرودگاهی به مراتب بسیار کوچکتر از فرودگاه کوالالامپور و واقع در ضلع جنوب غربی این جزیره..


محلی که  برای اقامت از قبل در نظر داشتم ، پانتایی سنانگ بود در مجاورت سنانگ بیچ (پر جنب و جوش ترین ساحل تفریحی لنکاوی) که در فاصله ده کیلومتری فرودگاهه و در ضلع جنوبی جزیره .. با کرایه تاکسی معادل بیست رینگت (هر رینگت 900 تومان) به پانتایی سنانگ رسیدم و بعد از یک جستجوی کوتاه ، بعد از تخفیف و چانه زدن ، اتاقی رو در هتل نسبتا خوبی گرفتم با شبی 120 رینگت.. ضلع غربی هتل یک مرکز تجاری کوچک بود به اسم سنانگ مال  و در ضلع جنوبی هتل و در فاصله کمتر از پنجاه متری ، ساحل و استراحتگاه ساحلی سنانگ . هر چند ساعت یکبار بارانهای سیل آسای ده دقیقه ای میامد و چون ساختار و طراحی شهر و خیابان کشیها متناسب با این شرایط آب و هواییه ، برغم شدت زیاد باران ، هیچ اثری از آب گرفتن معابرنبود..


در فاصله پانصدمتری ضلع شرقی هتل یکی از جاذبه های مهم توریستی لنکاوی قرار داره ، Underwater world  که با داشتن محفظه های شیشه ای بزرگ ، موجودات عظیم و  دنیای زیر آب رو کاملا نشون میده.. 

پانتایی سنانگ مراکز تجاری زیادی داره که طبق قوانین لنکاوی همه معاف از مالیات و به صورت duty free هستند.  

اون روز رو در همین منطقه و خیابانهای اطراف هتل هستم .. غروب سنانگ بیچ واقعا زیبا و رویاییه..


شاید به نوعی مهمترین جاذبه توریستی  لنکاوی ،  تله کابین و پل آسمان Skybridge باشه .. صبح روز بعد با تاکسی به سمت ضلع غربی جزیره و دامنه کوه مات سینگ کانگ میرم  که با ماشین حدودا نیم ساعت راهه..  گردشگرای زیادی به این نقطه از جزیره میان و این باعث شده این منطقه رونق زیادی داشته باشی و کلی فروشگاه و رستوران در این قسمت جزیره دایر هست.. با فاصله گرفتن از سطح زمین ، کابین تله کابین بروی فرشی از جنگلهای انبوه به سمت مرتفع ترین قسمت کوه حرکت میکنه و دورنمای ساحل در قسمت جنوبی جزیره هم باعث زیباییه افق دید ما میشه.. یک زن و شوهر هندی هم توی این کابین هستند که بعدها و در ادامه مسیر با توجه به اتفاقاتی (گم شدن مرد هندی ، در بارندگی شدیدی که در روی پل رخ میده) رفاقتی بینمون شکل میگیره..

 تله کابین به یک ایستگاه بین راهی میرسه و حدودا ربع ساعتی فرصت هست که از فضای این ایستگاه و دیدن مناظر پایین دست لذت برد.

در مسیر رفتن به سمت بالا ، از دور و در لابلای جنگلهای انبوه ، آبشار تلاگا قابل رویته ..طبق باورهای مردم این جزیره ، زنان نازا اگه در آبهای خروشان این آبشارها که مسیر دسترسی سختی هم دارند تن به آب بزنند ، بارور خواهند شد..!


در ادامه به Skybridge میرسیم .. پلی به عرض یک و نیم متر و طول تقریبی 125 متر در ارتفاع حیرت انگیز 700 متری زمین بروی یک دره عمیق .. این پل یکی از معروفترین پلهای تفریحی کابلی دنیاست و بلیط برای رفتن بروی این پل 35 رینگت.. ایستگاه آخر تله کابین رو از یک پلکان چوبی به سمت پایین و در ادامه از یک مسیر پلکانی لابه لای جنگل عبور  و دست اخر به پل میرسم. بعد از چند دقه که روی پل هستم ، باران سیل آسایی شروع به بارش میکنه  و از اونجایی که پل روباز هست و  هیچ جای پناهی نیست ، همه افرادی که اونجان از اون قسمت فراری میشن ، یه تعدادی انتهای پل زیر یک قسمت منحنی و مابقی  هم مثل من به اون پلکان باریک  وسط جنگل فراری میشیم..


شهر کواه Kuah  بزرگترین شهر و مرکز  لنکاوی واقع در ضلع جنوب شرقی این جزیره ست.. در مسیر رفتن به کواه به باغ میوه های استوایی این جزیره میرسیم.. بلیط ورودی این باغ 25 رینگت هست ، سوار به ماشینهای روباز میشین و  علاوه بر دیدن انواع و اقسام گونه های گیاهی و جنگلی و  درختان میوه  در این باغ بزرگ ، میتونین از میوه های این باغ هم تا اونجاییکه جا دارین میل بفرمایین و اگر مثل من کوله پشتی همراهتون باشه که ، دیگه اوضاع بهتره و مقداری میوه رو میتونین توی کوله بریزین و با خودتون ببرین ! 

دراگون فروت ، دوریان ، جک فروت ، رامبوتان ، پاپایا ،منگوستین ، آناناس و انبه و  آووکادو.... اینا تعدادی از میوه های استوایی هستند.


از محل باغ تا شهر کواه  نزدیک به ده کیلومتره..کواه شهر زیباییه با خیابانهایی پر درخت و خونه های رنگارنگ..از معدود جاهایی هست در لنکاوی که در بعضی از قسمتهاش برجسازی هم به چشم میاد... و هتلها و مراکز تجاری نسبتا بزرگی داره در مقایسه با دیگر قسمتهای لنکاوی.. در قسمت جنوبی شهر میدان عقاب رو میبینین ، Eagle square سمبل جزیره لنکاوی هست و معنی لغوی واژه لنکاوی هم عقاب قهوه ایست..میدان عقاب ، میدان بزرگیه که مجسمه عقاب درمرکز میدان ازفاصله های دورهم کاملا پیداست.


در ادامه نهار رو در یک رستوران (هندی مالایایی) Al Fishawy مجاور یک مرکز تجاری هستم  , این مرکز تجاری هم مثل اکثر مراکز خرید در لنکاوی Duty free  هست و اگه اهل خرید باشین ، مطمئنا خریدهای خوبی خواهید داشت.. بعد از گردش در خیابانهای باران زده کواه ، به سمت سنانگ بیچ برمیگردم.. 

فاصله های ده الی پانزده کیلومتری  توی لنکاوی رو میشه با تاکسی با کرایه بیست الی سی رینگتی طی کرد.. امکان کرایه کردن ماشین در اختیار ، توی جزیره مسئله رایجی هست ، ولی به علت پیچ و خم زیاد جاده ها و جنگلی بودن بیش از حد مسیرهای جزیره ، شاید کرایه کردن ماشین چندان عقلانی به نظر نرسه .. کما اینکه برای برخی از توریستها حوادثی پیش اومده بود که منجر به پرداخت جریمه های سنگینی شده بودند.


تفریحگاه و ساحل تانجانگ رهو Tanjang rhu  در قسمت شمالی جزیره قرار داره ، راه دسترسی به  این ساحل از  بین جاده های جنگلی هست که از مرکز و جنوب لنکاوی به اونجا میشه رسید .. تنها تفریحگاه و ساحلی در این جزیره هست که میهمانان در خیلی از قسمتها ، دارای حریم خصوصی هستند و افراد غیر میهمان به اونجا دسترسی ندارند.. ساحلی آرام و خلوت با شنهای سفید..


اگر نخواین تایم زیادی رو به استراحت اختصاص بدین ، سه تا چهار روز جهت گشت و گذار در لنکاوی کافیه ، توی این مدت میتونین از بیشتر جاذبه های تفریحی و گردشگری این جزیره بهره ببرین.

لنکاوی جزیره ای کاملا آرام و به دور از هر گونه هیاهو و شلوغی هست ، حتی در شهر کواه و منطقه سنانگ ، با وجود جنب و جوش و رفت و آمد در این مناطق باز هم این آرامش رو احساس خواهید کرد..  مردم بومی این منطقه مهربان و خونگرم هستند، در این جزیره حس امنیت به خوبی احساس میشه  و حتی در ساعات نیمه شب هم در ساحلها و کلابهای ساحلی و خیابانها میتونین وقت گذرانی کنین..

#سفرجزیره_لنکاوی 

@roohabaloochi

Roohollah Baloochi

Rooha Baloochi

سفرنامه روح اله بلوچی


سفرنامه سنگاپور -Singapore

سنگاپور کشوری در جنوب شرقی آسیاست و بصورت یک جزیره در جنوب شبه جزیره مالایا قرار داره و با دو  پل بطول یک و نیم کیلومتر به همسایه شمالی خودش (مالزی) متصل هست..کشوری ثروتمند و بسیار مدرن که در حال حاضر یکی از پررونق ترین مراکز اقتصادی دنیاست..

ویزای سنگاپور رو در ایران و از طریق سفارت مالزی گرفتم و قصدم این بود که از کشور مالزی بصورت زمینی و با اتوبوس سفری چند روزه به سنگاپور داشته باشم... (این کشور بواسطه رابطه بسیار خوبی که در تمامی زمینه ها با اسرائیل داره ، روابط دیپلماتیک و سیاسی خاصی با ایران نداره و بدون سفارت در ایران و معمولا در دادن ویزا به ایرانیها ، خصوصا اونهایی که بدون تور به این کشور قصد سفر دارند ، با حساسیت خاصی برخورد و یا در خیلی از مواقع ویزا رو صادر نمیکنند.).

بلیط اتوبوس رو از Kl sentral  در مرکز شهر به قیمت 80 رینگت گرفتم و اتوبوس راس ساعت یازده ظهر بدون هیچ تاخیری و فقط با هشت مسافر کوالالامپور رو به مقصد سنگاپور ترک کرد.


بعد از خروج از مرز مالزی و گذر از روی پلی که مابین دو کشور هست ، به محل مرز سنگاپور و گیت چک ویزا و پاسپورت رسیدیم. مراحل ورود به داخل مرز  در گیت های ورودی مختلف در حال انجام بود و ما به واسطه ایرانی بودنمان با معطلی و کلی سوال و جواب البته بصورت محترمانه روبرو شدیم , سوالات کاملا جنبه روانشناختی داشت و بایستی برایشان محرز میشد من توریست بی خطری هستم.با نشان دادن کارت انجمن ملی عکاسان ایران و مدارک شغلی و جوابهای صادقانه به سوالات ، پاسپورتم مهر ورود خورد و رسما به این کشور وارد شدم... به تبع اتوبوس و مابقی مسافرهای اتوبوس نیز به خاطر این مسئله کلی منتظر ماندند... خلاصه اینکه از طریق خیابان Aye toll road  به سنگاپور وارد شدیم.. بعد از  چندین کیلومتر طی مسیر و در حین تردد به سمت مرکز شهر ، در سمت راست مجموعه شهرک عمودی شش ضلعی The interlace ، که همون زمان جایزه بهترین ساختمان مسکونی دنیا رو گرفته بود ، کاملا نمایان شد..


بعد از گذر از مابین خیابانهای بسیار مدرن و شکیل و ساختمانهای با معماری عجیب و منحصر به فرد ، اتوبوس در ایستگاه آخرش و در نزدیکی park royal متوقف شد . از قبل و با چک کردن نقشه ، اطلاع داشتم که با طی مسیری به سمت غرب پارک رویال , به قسمت قدیمی تر سنگاپور و خیابان عرب Arab st خواهم رسید.. و چون از قبل هتل رزرو نکرده بودم بعد از کمی جستجو در نزدیکی خیابان Jln besar و سیدعلوی ، هتلی رو با  شبی 120 دلار سنگاپور گرفتم.. (دلار سنگاپور تقریبا 2600 تومان)

سنگاپور کشور گرانیست و شهر سنگاپور جزو گرانترین شهرهای جهانه و شاید این هتلی که من انتخاب کردم  جزو ارزانترین هتلهایی هست که میشد پیدا کرد با این درجه.. نظم شهری کاملا به چشم میاد و همه چیز قانونمند و شهر بسیار تمیز به نظر میرسه.. دولت سنگاپور قوانین سختگیرانه ای رو در جهت تبدیل این کشور به یک محیط ایده آل اعمال میکنه.. کشیدن سیگار در بیشتر جاهای این کشور ممنوعه ، ریختن ذباله و هر گونه آشغالی در خیابان و معابر جریمه سنگینی داره حتی ریختن آب دهان هم در صورت ثبت در دوربینهای متعددی که بیشتر اماکن این کشور رو پوشش میده ، شامل جریمه ست. جویدن آدامس  و واردات آدامس به این کشور ممنوعه !! عوارض و مالیات بالاست و در عوض دولت خدمات فوق العاده ای رو به شهروندان ارائه میده و همیشه به لحاظ استانداردهای زندگی سنگاپور جزو انگشت شمار کشورهای  رده بالای دنیاست. سرانه درآمد مردم بالاست و بیش از هفده درصد جمعیت این کشور میلیونر محسوب میشن !! که این آمار بالاترین میانگین حضور میلیونرهای دنیا در یک کشور هست..

به علت ترافیک هوایی  و تردد پروازهای  متعدد بر آسمان این کشور ، مجوز ساخت ساختمان با ارتفاع بیش از 280 متر  به هیچ وجه صادر نمیشه , و وجود تنها سه ساختمان دقیقا به همین ارتفاع و نه حتی ذره ای بیشتر موید این مسئله است.


بعد از استقرار در هتل در خیابان Jln besar و گشت و گذار در همان حوالی و خیابانهای اطراف ، فردای اون روز رو اختصاص دادم به دیدن مجموعه خلیج مارینا ، که بی شک یکی از مدرن ترین و دیدنی ترین اماکن توریستی دنیاست.

از خیابان عرب به سمت جنوب حرکت میکنید و از خیابانهای ویکتوریا و Nicoll Hwy نیز میگذرید و در امتداد Beach rd به سمت جنوب میرین که از دور سر و کله برج مارینا پیدا میشه.


در مجاورت هتل و برجهای مارینا ، موزه هنر و علوم سنگاپور مستقر هست (ساختمانی به شکل گل نیلوفر) که از شاهکارهای معماریه...

هتل مارینا (Marina Bay sands) که واقع در خلیج کوچکی به همین نام قرار داره ، متشکل از سه برج 55طبقه در کنار هم به ارتفاع دویست متر و بروی آنها سازه معماری کشتی مانندی نصب شده به مساحت 1/2 هکتار... !!  بروی این کشتی ، معروفترین استخر دنیا (استخر اینفینیتی)  و فضای سبز و باغ درختان و رستوران و ... تعبیه شده. در حال حاضر این هتل و متعلقاتش گرانقیمت ترین ملک مستقل در دنیاست  و به ارزش 8میلیارد دلار که بوسیله گروه معماران Moshe safdie طراحی شده.. در مقایسه عظمت و مدرن بودن این سازه معماری همین بس که برج خلیفه در دبی که مرتفع ترین ساختمان دنیاست ارزش براوردی آن 1/5 میلیار دلار هست یعنی کمتر از یک پنجم ارزش مارینا.. هزینه بلیط برای رفتن به محوطه کشتی مانند روی برج ها ، معادل 25 دلار سنگاپوره و بایستی از طبقه همکف برج میانی اون رو تهیه کرد. طبقه های پایین و همکف و زیر زمین این برجها بهم متصل و مملو از فروشگاهای برندهای گرانقیمت و رستورانها و مراکز تفریحیه و حتی فضای سبز و محل گذر آبهای روان..


در داخل خلیج مارینا یک استادیوم فوتبال بروی آب طراحی و ساخته شده که بزرگترین ورزشگاه شناور بر روی آب در دنیاست!!

در ضلع شمالی خلیج مارینا ، singapore flyer  قرار داره که به لحاظ ارتفاع  در اندازه چرخ وفلک لندن ،  اما مجهزتر از رقیب انگلیسیشه، بلیطش 30 دلار و از ورودیش میشه تهیه کرد. 


در ضلع شرقی برجهای مارینا ، محوطه گاردن بیز هست Garden bay , محوطه عظیمی که در آن درختان مصنوعی با ارتفاع پنجاه متر ساخته شده اند که از انرژی خورشیدی تغذیه میشوند ، این مکان نیز با تنوع  و گردآوری انواع گیاهان اقصی نقاط جهان  و ایجاد آب و هوای مرتبط با آنها طراحی بسیار عجیبی داره.. در قسمتی از این باغ بوسیله آسانسور میشه روی پلی که مابین این درختها پیچ و تاب میخوره رفت و از ارتفاع از دیدن باغ و محیط پیرامونش لذت برد.بلیط رفتن به روی پل 5 دلار.


در ضلع شرقی خلیج مارینا پارک ماریلون قرار داره با اون مجسمه شیر ایستاده معروفش..(سنگاپور در لغت به معنای سرزمین شیر ، و سمبل سنگاپور هم همین مجسمه شیره)

شما در تمامی این محوطه ها و خیابانهای اطرافش ذره ای زباله نمیبینین و همه جا انگار هر ساعت یکبار شسته و جارو میشه!

شما یک روز کامل رو باید اختصاص بدین برای دیدن خلیج مارینا و اطرافش تا شاید بصورت فشرده بتونین این اماکن رو ببینین.


خیابان ویکتوریا ، خیابان مدرن و زیباییه که از جهت شمال و قبرستان مسلمانها شروع و به جنوب امتداد داره و از نیمه به سمت غرب به خیابان اورچارد متصل هست. (خیابان اورچارد ، شاید معروفترین خیابان سنگاپور ، بورس انواع و اقسام برندهای لوکس و محل استقرار برجهای عجیب و غریب)...

در ادامه خیابان ویکتوریا به سمت جنوب که به اسم Hill st نامیده میشه ، شما به اماکن مهم گردشگری این کشور میرسید. کلیسای سنت جوزف ، کلیسا و قبرستان قدیمی ارامنه ، اسکله معروف و دیدنی clarke quay با آن کافی شاپهای معروفش ، و در ادامه به محله چینیها china town و معبد بزرگ دندان بودا (Buddha tooth relic)..

هندکوچک یا little india نیز در مجاورت خیابان ویکتوریاست که برای بازدید طرفدارهای زیادی داره ، گشت و گذار در این اماکن نیز یقینا یک روز کامل وقت میخواد.. از جاذبه های طبیعی و حیات وحش این کشور میشه به پارک وحش سافاری اشاره کرد .. جنوب سنگاپور و از ضلع غربی خلیج مارینا با یک جاده و پل به سمت جزیره گردشگری سنتوسا منتهی میشه.. جزیره ای با تفریحات و سرگرمیهای آبی کامل و متنوع ، استودیو یونیورسال هم در مجاورت سنتوساست ، برای دیدن سنتوسا و یونیورسال هم یک روز کامل نیاز هست.


سنگاپور کشور کوچک و قانونمندیست با مردم متمول و ساختار شهری و امکانات بسیار مدرن ، با وجود اینکه این کشور در جغرافیای جنوب شرقی آسیا مستقره ، ولی شما کمتر شاهد رفتارهایی مشابه با مردم این مناطق هستید... رفتارهای کاملا خشک و رسمی و  بعضا مغرورانه ، نظم و قوانین کاملا نهادینه شده.

آمار کمترین فساد اداری و اجتماعی مابین کشورها در قاره آسیا ، نشان دهنده اجرای  تمام و کمال قانون در این کشوره ، کودکان و گیاهان از اهمیت زیادی برخوردارند و به عنوان قلب و روح سنگاپور شناخته میشن ..

طبق بررسی بعمل آمده مردم این کشور عنوان سریع ترین پیاده روهای جهان رو یدک میکشن.. !

در ماه نوامبر دو روز جالب در تقویم این کشور به چشم میخوره ، 7 نوامبر روز ملی درختکاریه و همه مردم این روز رو ، نهال درخت میکارن و به هم هدیه میدن.. و 19 نوامبر روز توالت (توالت امن) هست که حتی تلاش کردن که در تقویم جهانی نیز این روز گنجانده بشه..یک مورد جالب هم اینکه تمامی آسانسورهای این کشور مجهز به دستگاه دیتکتور حساس به بوی ادراره ، و در صورت تشخیص ، دربهای آسانسور قفل و به نزدیکترین واحد کنترل آلارم داده میشه...


بعد از چند روز اقامت در سنگاپور  و دیدن مکانهایی که توی برنامه م بود با هتل تسویه میکنم ..  مسافت محل هتل تا ایستگاه اتوبوس در ضلع شرقی خیابان عرب رو که حدودا یک و نیم کیلومتره پیاده میرم و با خرید بلیط اتوبوس به مبلغ 47 دلار سنگاپور  این کشور رو به مقصد کوالالامپور ترک میکنم .. این بار هم اتوبوس ظرفیتش تکمیل نیست و فقط و فقط با سه مسافر و دقیقا سر تایم به سمت مالزی حرکت میکنه.. یکی از مزایای مسافرت در شب هنگام ، یک شب صرفه جویی هست در هزینه هتل ، که اگه توی سفر ،  از قبل برنامه ریزی داشته باشیم میتونیم به این شکل سفرهامون رو کم خرجتر پیش ببریم..

#سفرسنگاپور 

@roohabaloochi

سفرنامه روح اله بلوچی

Roohollah Baloochi

Rooha Baloochi

سفرنامه سنگاپور